در ساده ترین تعریف، برند را این گونه تعریف می کنند: «برند، توصیفی است که دیگران از یک محصول، خدمت، نام و نشان یا یک فرد دارند. با توجه به تعریف ساده برند، می توان گفت: «برند شخصی، نشان می دهد که یک فرد در نظر دیگران که با او در ارتباط هستند چگونه توصیف می شود.»
در ادامه تعارف ساده بالا، می توانیم بگوییم، «برندسازی شخصی برای هر فرد، عبارت است از توصیفی که او مایل است مردم درباره او داشته باشند.» و مردم برای یک فروشنده یعنی: صاحبکار، مشتری و مخاطب.
منظور از صاحبکار، تولید کننده یا فروشگاه دار یا مدیر فروشی است که ما به عنوان یک فروشنده برای او کار می کنیم. مشتری کسی است که با پرداخت وجه معامله، از ما خرید کرده، خرید می کند یا در آینده خرید خواهد کرد و مخاطب در این تعریف یعنی کسی که به قصد کسب اطلاعات و شناخت محصول به فروشگاه ما وارد شده و در حال حاضر هنوز به یک مشتری قطعی و بالفعل تغییر نقش نداده است.
برند شخصی یک فروشنده نشان می دهد که آن فروشنده نزد صاحبکار، مشتریان و مخاطبان خود تا چه حد مهم است.
پاسخ تئوریک به این سوال، ساده تر از فرآیندی است که باید طی شود. تصویر یک فروشنده اولین تصویری است که یک مشتری می بیند. حتی در بسیاری از موارد می توان انتظار داشت که مشتری، فروشنده را قبل از ویترین فروشگاه ببیند.
برخی از مشتریان پس از یافتن نام فروشگاهی که به دنبال آن می گشته اند، بدون توجه به محتویات داخل ویترین (که پیشانی فروشگاه است) در اولین جستجو پس از ورود به فروشگاه، به دنبال فروشنده ای می گردند که احساس می کنند از طریق او راحت تر می توانند به اطلاعات درست دست پیدا کنند و چه بسا هر کدام از ما در مقام مشتری گمان می کنیم فروشنده ای پیدا خواهیم کرد که جنس مرغوب تر و با کیفیت بالاتر را به ما معرفی کند و یک خرید با اطمینان خاطر بیشتر را برای ما رقم بزند.
در این مورد خاص تفاوتی نمی کند که از یک برند شناخته شده که قبلاً آن را تجربه کرده ایم خرید می کنیم یا از یک برند تازه که به اصطلاح رایج در بازار، هنوز امتحانش را پس نداده است.
مجموع مهارت های ارتباطی و قابلیت های شخصی و حرفه ای یک فروشنده، خالق تصویر ذهنی ما از او است.
فروشندگان با کسب یا خلق این ویژگی ها در خود می توانند به سوی خلق یک برند شخصی حرکت کنند:
تفکیک ویژگی های فردی و حرفه ای در شغل فروشندگی کاری بس دشوار است. زیرا مجموع این ویژگی ها در قالب نوع ارتباط و خدمات رسانی او یکجا بروز پیدا می کند و عامل موفقیت یا شکست او خواهند بود. اما به اختصار به برخی از ویژگی هایی که یک فروشنده باید به شکل حرفه ای بیاموزد و به کار بندد اشاره خواهیم کرد:
تعداد موارد قابل طرح در هر دو دسته ویژگی های فردی و حرفه ای بسیار زیاد است. اما اگر قرار باشد به یکی از ویژگی های فوق به عنوان مهم ترین ویژگی موثر در خلق برند شخصی برای فروشنده اشاره کنیم، «گفتار و پندار و کردار نیک» خواهد بود.
این ویژگی همان مهره ماری است که به مشتری این حس را می دهد که من به عنوان یک فروشنده، همان کسی هستم که او می تواند با خیال راحت وارد مذاکره و گفتگو با او شود و بدون برخی نگرانی های مربوط به فضای خرید و فروش مانند یک مشاور امین و دلسوز و قابل اعتماد به او نزدیک شود، دغدغه ها، علائق و خواسته هایش را مطرح کند و بدون چشمداشت از بهترین راهنمایی های او استفاده کند.
مهم است که مشتری به این نتیجه برسد که خرید کردن و نکردن او موضوعی نیست که بابتش بخواهد احساس نگرانی کند و موضوعی نیست که در نوع رابطه ای که من به عنوان یک فروشنده با او برقرار می کنم تاثیر نامطلوب بگذارد. به این شرط که این ویژگی را برای خودم به عنوان یک صفت برجسته، ماندگار و پذیرفته شده درونی سازی کنم به نحوی که همگان مرا به آن بشناسند.
دیدگاه بگذارید